Wednesday, March 19, 2008

جامعه بين المللى بهائى بيانيه اى در مورد ريشه كنى فقر در جهان منتشر كرد

جامعه بين المللى بهائى در بيانيه تازه اى خواستار برخوردى هماهنگ و مبتنى بر اصول براى ريشه كنى فقر در جهان شد۰

نمايندگان اين جامعه روز گذشته بيانيه اى را كه عنوان آن، "ريشه كنى فقر، حركتى متحد به جلو" است در مراسمى در دفتر جامعه بهائى در برابر مقر سازمان ملل متحد رونمائى كردند۰ در حدود چهل نفر از نمايندگان نهادهاى غير دولتى و مؤسسات مختلف سازمان ملل در هنگام ارائه اين بيانيه حضور داشتند۰
شرکت کنندگان در جلسه ارائه بیانیۀ " ريشه كنى فقر، حركتى متحد به جلو" در ۱۴ فوریه ۲۰۰۸
از سمت چپ به راست
خانم بانی دوگال، نمايندۀ ارشد جامعه بين‌المللی بهائی در سازمان ملل متّحد
آقای نيخيل ست، مدير دفتر هماهنگى و پشتيبانى در بخش امور اجتماعى و اقتصادى سازمان ملل
خانم جوليا برگر، نويسنده و پژوهشگر ارشد جامعه بين المللى بهائى
خانم طاهره نيلور، يكى از نمايندگان جامعه بين المللى بهائى در سازمان ملل متحد

به گفته طاهره نيلور، يكى از نمايندگان جامعه بين المللى بهائى در سازمان ملل متحد، اين بيانيه در تقارن با چهل و ششمين اجلاس كميسيون توسعه اجتماعى سازمان ملل، كه از ششم تا پانزدهم فوريه ٢۰۰٨ برگزار شد، منتشر شده است۰

خانم نيلور گفت: "امسال تمركز كميسيون بر حمايت از ايجاد اشتغال كامل و شغل مناسب براى همه است۰ البته اينها عوامل مهمى در ريشه كنى فقر هستند اما ما مى خواستيم برخورد هماهنگ ترى را پيشنهاد كنيم، برخوردى كه به مجموعه گسترده مسائلى بپردازد كه بايد براى از ميان بردن فقر در سطح جهان به طور هماهنگ مورد توجه قرار بگيرد۰"۰

اين بيانيه از مؤسسات و افراد در سراسر جهان دعوت مى كند كه به ارزش هاى بنيادى اخلاق نظير اتحاد و عدالت اولويت بدهند و با ارائه تعريفى تازه از مبانى فقر مى گويد "فقر را مى توان به نبود آن بخش از منابع اخلاقى، اجتماعى و مادى تعبير كرد كه براى تكامل ظرفيت هاى معنوى، فكرى و اجتماعى افراد، جوامع و مؤسسات مورد نياز است۰"۰

بيانيه آنگاه به زمينه هاى خاصى اشاره مى كند كه اگر فعاليت هاى مربوط به كاهش فقر بر آنها متمركز شود مفيدتر خواهد بود؛ از آن جمله رهبرى و حكومت، حقوق بشر، جنسيت، توسعه قابل دوام، كشاورزى، اشتغال، مسئوليت فردى، آموزش و مذهب۰

در جلسه ارائه اين بيانيه، نيخيل ست، از بخش امور اجتماعى و اقتصادى سازمان ملل و جوليا برگر، نويسنده و پژوهشگر ارشد جامعه بين المللى بهائى، نيز سخنانى ايراد كردند۰

آقاى ست گفت "پيام اصلى بيانيه اين است كه آنچه ما نياز داريم اتحاد عمل است۰ اگر اين روح برانگيخته شود ما در اين مبارزه موفق شده ايم۰"۰

آقاى ست كه مدير دفتر هماهنگى و پشتيبانى (ECOSOC) در بخش امور اجتماعى و اقتصادى سازمان ملل (DESA) است، از تجارب خود در ممالك در حال توسعه، از جمله وطن خودش هند، صحبت كرد و توصيه كرد توجه بيشترى به يافتن راه حل هاى خاص براى هر كشور مبذول شود۰ وى گفت "راه حل هاى كلى كافى نيستند" و اشاره كرد كه مباحث فرهنگى و ملكى در اين ميان نقش مهمى دارند۰ "براى غلبه بر فقر به بررسى هاى جامعه-محور نياز است۰"۰

آقاى ست مسأله گرسنگى را نيز مورد تأكيد قرار داد۰ وى گفت “مشكل سوء تغذيه نياز به راه حل ويژه خودش دارد۰” و افزود در كشور خود او چهل در صد كودكان زير پنج سال از كمبود مواد غذائى رنج مى برند۰

آقاى ست اشاره كرد كه گاهى نهادهاى بين المللى توجه شان بيشتر به اندازه گيرى فقر است تا اقدامى در جهت از ميان بردن آن۰

وى گفت: "گروه بندى هاى اقتصاد كلان نمى تواند تحقير ناشى از فقر را آنچنان كه بيانيه شما به زيبائى نشان داده به نمايش بگذارد۰"۰

خانم برگر در سخنانى كه ايراد كرد گفت موضوع فقر از عوامل پيچيده ديگر مانند حقوق بشر، توسعه و شرايط محيط-زيستى تفكيك پذير نيست۰ وى افزود اين كه جامعه ملل متحد شروع به قبول ارتباط تنگاتنگ اين عوامل كرده و تمركزش را بر يافتن راه حلى جامع الاطراف گذاشته، نشانه اى مثبت است۰

خانم برگر گفت: "نمى خواهم غلو كرده باشم اما رسيدن به اين تغيير در نحوه نگرش بى شباهت به انقلاب كوپرنيكى نيست كه نشان داد زمين به دور خورشيد مى گردد نه برعكس۰"۰

خانم برگر گفت اين بيانيه اصلاً در پاسخ به درخواست شوراى حقوق بشر سازمان ملل متحد فراهم شده بود كه به منظور جهت دادن به مذاكرات پيرامون رابطه حقوق بشر و فقر شديد براى تهيه "فهرستى از اصول راه نما" كمك خواسته بود۰

در همين جهت جامعه بين المللى بهائى با گزيده اى از اعضاى جامعه در اطراف جهان تماس گرفت و از آنها خواست جلساتى با حضور افراد محلى براى بحث در باره فقر و حقوق بشر برگزار كنند۰

"اين گفتگوها در شش كشور۰۰۰برزيل، گايانا، هائيتى، هند، ناميبيا و تركيه۰۰۰ انجام شد و حاصل اين مشورت ها به جمع آورى تجارب و دريافت هاى بى واسطه كسانى انجاميد كه بيش از همه در معرض فقر وده اند۰"۰

براى خواندن "ريشه كنى فقر، حركتى متحد به جلو" به زبان انگلیسی، اين پیوند را دنبال كنيد
www۰bic۰org/statements-and-reports/bic-statements/08-0214۰htm

نقض آشکار حقوق بشر در پيش نويس يک لايحه قانونى در ايران

نيويورک، ۲۲ فوريه ۲۰۰۸ برابر با ۳ اسفند ۱۳۸۶
سرويس خبرى مرکز جهانى بهائى


مجلس ايران لايحه‌اى را تحت بررسى دارد که مواردى از نقض جدى حقوق بشر را نهادينه خواهد کرد، مواردى که نه تنها بهائيان بلکه ديگران را حتى در بيرون از کشور در معرض خطر قرار خواهد داد۰

بيشترين نگرانى مربوط به بخشى از اين قانون است که مجازات کسى را که از اسلام به ديانت ديگرى گرايش پيدا کند مرگ تعيين می‌کند۰ اين تعبير نه فقط بهائيان بلکه يهوديان و مسيحيان و غیره را نيز شامل مى‌شود۰

بانى دوگال، نماينده اصلى جامعه بين المللى بهائى در سازمان ملل متحد، گفت: "لايحه پيشنهادى برخلاف تمام موازين و ضوابط حقوق بشر و پيمان هائى است که ايران نيز آنها را پذيرفته است۰"۰

"لازم است جامعه بين المللى اکنون، تا فرصت باقی است و قبل از آن كه اين پيش نويس به قانون ايران تبديل گردد، به آن اعتراض کند۰"۰

قانون پيشنهادى در عين حال دامنه اختيارات حکومت را در آنچه اخلال در امنيت ملى مى خواند به بيرون از کشور بسط مى دهد و به اعمال تبعيض هائى که در حال حاضر به طور گسترده بر عليه بهائيان و ديگران صورت مى گيرد جنبه قانونى مى دهد۰ اين قانون تعريفى چنان مبهم از بعضى جرائم "مذهبى" و غير آن ارائه مى کند که مى تواند تقريبا هر گروهى را که مورد تاييد حکومت نباشد در معرض اتهام قرار دهد۰

خانم دوگال گفت: "اگر اين قانون تصويب شود، به حکومت و روحانيون اجازه خواهد داد تا با برخوردارى ازمصونيت قضائى، شهروندان ايران را به صرف اعتقادات مذهبى آنها تحت پيگرد قرار دهند۰ این کار اهانتی است نه تنها به مردم ايران بلکه به تمام مدافعان اصول حقوق بشر در جهان۰" ۰

به گفته خانم دوگال، بخش تازۀ اين لايحه در باره تغيير دين–به عنوان ارتداد– بخصوص بسيار شدید است، بدين معنى که نحوه نگارش آن مجازات اعدام را براى هرکس که از اسلام به ديانت ديگرى رو بياورد و بلافاصله توبه نکند الزام آور مى کند۰

"در متن پيشنهادى کلمه 'حد' آمده، بمعنای‌ آنکه اعدام، مجازات قطعى تعيين شده براى اين جرم است و قابل تغيير، تبديل و يا نقض نيست۰" به گفته خانم دوگال: "در گذشته احکام اعدام در مورد ارتداد صادر و البته اجرا هم شده بود، اما هرگز در متن قانون نوشته نشده بود۰"۰

خانم دوگال گفت: "بر اساس اين قانون، پيروان هر دينى غیر از اسلام که در موقع انعقاد نطفه‌شان يکى از والدين آنها مسلمان بوده، مرتد ‌شناخته می‌شود۰ در نتيجه اگر، به عنوان مثال، فرزند يک مسلمان و يک مسيحى ديانت مسيحى را اختيار کند بر اساس مفاد اين قانون مرتد و مجازات او اعدام است۰"

بخش نگران کننده ديگرى از اين لايحه قوانين "امنيت" کشور را به بيرون از ايران تعميم داده و کسانى را که در خارج از کشور هستند در برابر حکومت آسيب پذير مى‌کند۰

"ظاهراً ايران تنها به تعقيب کسانى که آنها را مخالف مى‌شناسد در داخل کشور راضى نيست۰" به گفته خانم دوگال بر اساس ماده ۱۱۲ قانون پيشنهادى "اقدام عليه حکومت، استقلال، امنيت داخلى و خارجى و تماميت ارضى کشور جمهورى اسلامى ايران" از مصاديق جرم هستند۰

خانم دوگال افزود: "از آنجا که مفهوم 'امنيت' در قانون تعريف نشده، هر اقدامى را مى‌توان به عملى بر عليه آن تعبير کرد۰ در واقع تا به حال بسيارى از بهائيان در ايران به اتهام کاذب فعاليت عليه امنيت کشور متهم شده اند۰"۰

"اگر اين قانون جديد کيفرى به تصويب برسد ايرانيان بهائى –و ديگران– در سراسر عالم به خاطر فعاليت هائى که مغاير با امنيت ايران تلقى شود در معرض اتهام قرار مى گيرند۰"۰

به گفته خانم دوگال ابهام اين قانون در تعريف "توهين به مقدسات" و جرائم ديگر نيز مجوزى براى حکومت خواهد بود که بر عليه هر گروهى که مورد تأييدش نيست وارد عمل شود۰ "اين قانون شامل ماده‌هایى است که به ارتکاب جرائم و تبهکار نا مشخّص در قانون ارجاع شده و نيز ماده‌هایی که به 'مفسد فى الارض' مى پردازد۰"۰

خانم دوگال گفت: "اين قانون براى کسانى که 'سب النبى' کرده باشند مجازات اعدام تعيين کرده است۰ اينگونه ملاحظات در قانون بسيارى از گروه ها از جمله بهائيان را در موقعيتى بسيار آسيب پذير قرار مى دهد چون 'سب' يا توهين به پيامبر، خصوصاً وقتى اعتقادات مذهبى مطرح باشد، مى تواند به هر مفهومى اطلاق شود۰"۰

در تحول ديگرى در همين زمينه ریاست اتحاديه اروپا اخيراً "نگرانى جدى" خود را از "وضعيت رو به وخامت" جامعه بهائى در ايران ابراز کرد۰

ریاست اتحاديه اروپا در بیانیه‌ای بتاریخ ۷ فوریه ۲۰۰۸بیان داشت که "اتحاديه اروپا نگرانى عميق خود را از وخيم‌تر شدن وضعيت اقليت‌هاى قومى و دينى در ايران و بخصوص وضعيت بهائيان ابراز مى کند۰"۰

"اتحاديه اروپا نگران تبعيض و آزار مداوم و برنامه ريزى شده علیه بهائيان در ايران از جمله اخراج دانشجويان و محصلين دبيرستانى، محدوديت اشتغال و تبليغات ضد بهائى در رسانه هاى ايران است۰"۰


______________________________________

قسمتی از پيش نويس قانون مجازات اسلامی در مورد "ارتداد" و جرائم مربوط به آن، که در حال حاضر در مجلس ايران تحت بررسى است۰


جمهوری اسلامی ایران
قانون پيشنهادی مجازات اسلامی

(۰۰۰)

مبحث پنجم: ارتداد، بدعت‌گذاری وسحر

ماده ۱-۲۲۵ : مسلمانی که به‌طور صريح اظهار واعلان کند كه از دين اسلام خارج شده و کفر را اختيار نموده، مرتد است۰

ماده ۲-۲۲۵ : در تحقق ارتداد قصد جدی شرط است۰ بنابراين هرگاه متهم به ارتداد ادعا نمايد كه اظهارات وی از روی اکراه يا غفلت يا سهو يا در حالت مستی يا غضب يا سبق لسان يا بدون توجه به معانی كلمات و يا نقل قول از ديگری بوده است يا اصل مقصود او چيز ديگری بوده، مرتد محسوب نمی شود وادعای او مسموع است۰

ماده ۳-۲۲۵: مرتد بر دو نوع است: فطری و ملی۰

ماده ۴-۲۲۵ : مرتد فطری كسی است كه حداقل يكی از والدين او در حال انعقاد نطفه مسلمان بوده و بعد از بلوغش اظهار اسلام كرده و سپس از اسلام خارج شود۰

ماده ۵-۲۲۵: مرتد ملی كسی است كه والدين وی در حال انعقاد نطفه غير مسلمان بوده و بعد از بلوغش به اسلام گرويده و سپس از اسلام خارج و به كفر برگردد۰

ماده ۶-۲۲۵: هر گاه کسی که حداقل يکی از والدين او در حال انعقاد نطفه مسلمان بوده بعد از بلوغ بدون آن‌که تظاهر به اسلام نمايد، اختيار کفر کند درحکم مرتد ملی است۰

ماده ۷-۲۲۵ : حد مرتد فطری قتل است۰

ماده ۸-۲۲۵ : حد مرتد ملی قتل است؛ اما بعد از قطعيت حکم تا سه روز ارشاد وتوصيه به توبه می شود و چنان‌که توبه ننمايد، كشته می‌شود ۰

ماده ۹-۲۲۵: هر گاه احتمال توبه مرتد ملی داده شود، فرصت مناسب به وی داده می‌شود۰

ماده ۱۰-۲۲۵: حد زنی كه مرتد شده، اعم از فطری و ملی حبس دايم است و ضمن حبس طبق نظر دادگاه تضييقاتی بر وی اعمال و نيز ارشاد و توصيه به توبه می‌شود و چنانچه توبه نمايد، بلافاصله آزاد می‌گردد۰

تبصره- کيفيت تضييقات بر اساس آيين‌نامه تعيين می شود۰

ماده ۱۱-۲۲۵ : هر کس ادعای نبوت كند، محکوم به قتل است و هر مسلمانی که بدعتی را در دين اختراع كرده و فرقه‌ای را براساس آن ايجاد كند كه برخلاف ضروريات دين مبين اسلام باشد، در حكم مرتد است۰

ماده ۱۲-۲۲۵ : مسلمانی كه با سحر و جادو سر و كار داشته و آن را در جامعه به عنوان حرفه يا فرقه‌ای ترويج نمايد، محکوم به قتل است۰

ماده ۱۳-۲۲۵ : توبه مجرم قبل از اجرای حد در موضوع دو ماده مذكور چنانچه از نظر دادگاه احراز شود، موجب سقوط حد است۰


مختصر تاریخ حیات حضرت ولی امرالله


در اول مارس 1897 میلادی مطابق با 27 رمضان 1314 در سرای عبدالله پاشا در عکا دیده به جهان گشودند.مادرشان ضیائیه خانم دختر حضرت عبدالبها و پدرشان میرزا هادی افنان شیرازی. نام شوقی و فامیل ربانی را حضرت عبدالبها برای ایشان انتخاب فرمودند.ایام طفولیت را در مدینه عکا بسر بردند.در مکتب سرخانه تحصیل می کردند.سپس برای طی دوران دبیرستان به حیفا تشریف بردند و در مدرسه شبانه روزی کاتولیکی بیروت مشغول تحصیل شدند و بعد در رشته علوم و صنایع از دانشگاه آمریکائی بیروت فارغ التحصیل گشتند.

در سال 1908 به همراهی حضرت عبدالبها عازم بلاد غرب گردیدند ولی در بندر ناپل بر اثر اقدامات ناقض عنود "دکتر فرید" از ادامه سفر بازماندند.

اول زبان خارجی که آموختند فرانسه بود که تسلطکاملی در آن یافتند. هدف هیکل مبارک اطهر از تحصیل فقط ترجمه آثار مبارکه به انگلیسی بود. از این جهت در سال 1919 برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه آکسفورد در لندن شدند و در زبان انگلیسی مهارت بسیار پیدا نمودند.

پس از صعود حضرت عبدالبها بر طبق الواح مبارکه وصایا به عنوان ولی امرالله عهده دار هدایت جامعه جهانی بهائی گردیدند و در حالیکه سنگینی این بار عظیم ، همراه با رنج و الم حاصل از فقدان مولای عالمیان بر دوش آن غصن ممتاز بیست و چهار ساله سنگینی می کرد ، حملات ناقضین از داخل و خارج جامعه ، حضرت ولی امرالله را احاطه کرده موجبات تأثر شدید خاطر مبارک را فراهم کرد.

در این اوقات برای کسب صحت مجبور به هجرت از ارض اقدس شدند و قبل از آن حضرت ورقه مبارکه علیا مسؤول اداره امور نمودند. پس از 8 ماه در 25 دسامبر1922 میلادی مراجعت نموده و سکان هدایت جامعه امر را به ید کفایت خود گرفتند و به تأسیس مبانی اولیه نظم اداری همت گماردند. در سال 1937 میلادی با امةالبها روحیه خانم در ضمن مراسم ساده و ملکوتی ازدواج فرمودند.

حضرت ولی امرالله در دوران ولایت خویش به فعالیتهای بی نظیری مبادرت نمودند از جمله تشکیل دفتر بین المللی بهائی در ژنو در بهار 1304 ه.ش ، اتمام و اکمال ساختمان مقام اعلی در دشوارترین اوضاع اقتصادی ، توسعه بین المللی خدمات تبلیغی و انتشار امرالله در عالم بطوریکه تعداد ممالکی که در ظل امر بودند از 35 مملکت در زمان صعود حضرت عبدالبها به 254 مملکت در هنگام صعود حضرت ولی امرالله رسیده بود ، ترجمه آثار بسیار زیادی به زبان انگلیسی.

در سال 1951 میلادی اولین گروه حضرات ایادی امرالله (12 نفر) را انتخاب فرمودند و در 1952 میلادی دومین گروه را تعیین نمودند و در سال 1957 میلادی علاوه بر اتمام ساختمان محفظه آثار ، سومین گروه حضرات ایادی را انتخاب نمودند.

دوره ولایت ایشان 36 سال طول کشید و هیکل اطهر در 4 نوامبر 1957 میلادی برابر 13 آبان 1326 شمسی در سن 60 سالگی در لندن به علت حمله قلبی در عالم خواب صعود فرمودند و عرش مطهرشان در محل ابدی خود در شهر لندن استقرار یافت.

مختصر تاریخ حیات حضرت عبدالبها

تولد مبارک حضرت عبدالبها فرزند ارشد حضرت بهاالله و آسیه خانم در طلوع فجر همان شب تاریخی پنجم جمادی الاول 1260 ه.ق برابر با 23 ماه می 1844 میلادی در مدینه منوره طهران واقع گردید یعنی همان شب اظهار امر حضرت اعلی نزد جناب ملاحسین بشرویه ای در شیراز.

نام عباس بنام جدشان گذاشته شد.تا نه سالگی ایام مبارک در تهران و نور گذشت و سند تاریخی مبنی بر اینکه ایشان به مدرس رفته باشند در دست نیست.

در سن نه سالگی یعنی در 1269 ه.ق به همراه جمال قدم در نهایت سختی به بغداد سرگون شدند. سرمای شدید زمستان به حدی بود که آثار سرمازدگی در انگشتان پای مبارک تا اواخر ایام حیات باقی بود.در ایام دو ساله هجرت حضرت بهاالله به سلیمانیه دچار حزن و الم شدید شدند و در همین ایام به مقام عظیم حضرت بهاالله ایمان قلبی یافتند.در ایام بغداد در حالیکه فقط نوزده سال از سن مبارک می گذشت تفسیری بر حدیث قدسی " کنت کنزا مخفیا " نگاشتند.در ایام توقف چهار ماهه در اسلامبول و بعد از آن در ادرنه و عکا همه جا ملازم پدر بزرگوار خود بودند و به غیر از کتابت آثار الهی و صدور جواب عرایض یاران و تنظیم و ترتیب امور مسافران و زائران ، مصاحبه و ملاقات بعضی از بزرگان و علما نیز به نیابه از طرف حضرت بهاالله بر عهده کفایت آن حضرت بود. آن حضرت را جمال مبارک به خطاب " آقا " مخاطب می داشتند و در بین احبا و دوستان به "سرکار آقا"

مشهور و معروف بودند. در ایام عکا در بیت عبود به اذن و اجازه حضرت بهاالله با منیره خانم ازدواج فرمودند. پس از صعود جمال مبارک به نص کتاب عهدی ، کتاب اقدس و سورة الغصن به عنوان وصی حضرت بهاالله و مرکز عهد و میثاق الهی اداره جامعه امر راعهده دار شدند و در این ایام همواره به دسائس ناقض اکبر(برادر حضرت عبدالبها که دشمنی کرد) مبتلا بودند با این حال به هدایت جامعه امر پرداختند. در سال 1902 میلادی دستور ساختن اولین مشرق الذکار بهائی در عشق آباد را صادر فرمودند. آزادی هیکل مبارک از سجن بر اثر انقلاب جوانان ترک در 1909 میلادی واقع شد و هیکل اطهر بعد از استقرار عرش مطهر حضرت باب در مقام اعلی ، سفرهای تبلیغی خود را به اروپا و آمریکا از سپتامبر 1910 آغاز و ابتدا سفری به مصر فرمودند و مدت 11 ماه در آن سرزمین توقف نموده و سپس در اوت 1911 به مارسی فرانسه و از آنجا به لندن و پاریس و مجدداً به مصر تشریف بردند و در مارس 1912 به آمریکا نزول اجلال فرمودند و 8 ماه در آن خطه به سر بردند و به ایراد خطابات در مجامع مختلفه پرداختند. ظمناً سنگ زاویه مشرق الاذکار شیکاگو به دست مبارکشان استقرار یافت و سپس به کشورهای اروپائی مثل انگلستان و فرانسه و آلمان و اطریش و مجدداً به مصر سفر نمودند و بالاخره پس از سه سال و چهار ماه در دسامبر 1913 به حیفا وارد شدند. هیکل مبارک در شب 28 نوامبر 1921 برابر با 7 آذر ماه 1300 شمسی در سن 78 سالگی در حالیکه مدت 29 سال بر اریکه عهد و میثاق امر الهی جالس بودند ، در حیفا صعود فرمودند و عرش مطهرشان در مقام اعلی جای گرفت.

Monday, March 17, 2008

مختصر تاریخ حیات حضرت بهاءالله



نام مبارکشان میرزا حسینعلی ، نام پدرشان میرزا عباس نوری ملقب به میرزا بزرگ و نام مادرشان خدیجه خانم می باشد. در روز دوم محرم سنه 1233 ه.ق مطابق 12 نوامبر 1817 میلادی در طهران متولد گردیدند و ایام کودکی و جوانی را در طهران و نورمازندران درنهایت ناز و نعمت به سر بردند. مقدمات خواندن و نوشتن را نزد پدر و بستگان آموختندولی در مدرسه یا مکتبی وارد نشدند.در سن 18 سالگی یعنی در 1251 ه.ق با آسیه خانم ملقب به ام الکائنات ، ورقه علیا و نوابه ازدواج فرمودند که ازاین اقتران عباس (حضرت عبدالبها) فاطمه (حضرت ورقه علیا) و میرزا مهدی به دنیا آمدند.در سال 1260 ه.ق بر حسب ظاهر توسط ملا حسین بشرویه ای به حضرت باب ایمان آوردند و از آن تاریخ در سلک مومنین آن حضرت به تبلیغ امر مبارک مشغول و در اندک مدتی در طهران مرجع احباب و ملجاء اصحاب حضرت باب شدند. در سال 1264 ه.ق در اجتماع تاریخی بدشت شرکت فرموده ، میزبان آن جمع بودند. پس از آن برای بازدید و ترتیب امور قلعه شیخ طبرسی به مازندران تشرسف بردند و از آنجا به طهران عزیمت کردند. در راه بازگشت به قلعه در آمل دستگیر و زندانی شدند. بعد از استخلاص به طهران آمده ، سفری به عتبات نمودند. پس از مراجعت از سفر عتبات و کربلا در اوائل ذیقعده سال 1268 ه.ق تا اوائل 1269 ه.ق در حادثه رمی شاه به مدت چهار ماه به جرم دست داشتن در این واقعه در سیاه چال طهران محبوس و در همان محل اظهار امر خفی مبارک صورت گرفت. پس از اثبات برائت و استخلاص هیکل اطهر از سیاه چال در 28 جمادی الثانی 1269 ه.ق در نهایت سختی و سرما به بغداد سرگون شدند. کلمات مبارکه مکنونه و کتاب مستطاب اقدس در ایام بغداد نازل شده است. هجرت مبارک به کوههای سلیمانیه در ایم بغداد از 12 رجب سال 1270 ه.ق تا 12 رجب 1272 ه.ق به مدت دو سال انجام گرفت و علت آن فرونشاندن آتش بغض و عناد میرزا یحیی ازل و اطرافیانش بود. بعد از ده سال و پنج ماه از تاریخ ورود جمال قدم به بغداد در روز 2 ذیقعده 1279 ه.ق برابر 22 آوریل 1863 میلادی به باغ نجیبیه در خارج بغداد نزول اجلال فرموده ، در همان روز اظهار امر علنی مبارک صورت پذیرفت (32 نوروز) و پس از 12 روز توقف از آنجا به اسلامبول حرکت پس از چهار ماه به ادرنه سرگون شدند. در ادرنه طی الواحی که خطاب به ملوک و پادشاهان عالم ارسال داشتند ، اظهارامر عمومی فرمودند پس از پنج سال اقامت در ادرنه بالاخره هیکل مبارک و عائله ایشان به عکا سرگون شدند و مدت 24 سال بقیه عمر را در آن محل گذراندند. کتاب مستطاب اقدس ام الکتاب آیین بهائی در ایام عکا نازل شد. در شب دوم ذیقعده سال 1309 ه.ق برابر 29 ماه می سال 1892 میلادی (هفتادم نوروز) هشت ساعت بعد از غروب آفتاب در قصر بهجی فرب عکا صعود فرمودند و عرش مطهرشان به دست حضرت عبدالبها در روضه مبارکه استقرار یافت.(قبله اهل بهاء)

مختصر تاریخ حیات حضرت نقطه اولی




نام مبارکشان سید علی محمد . نام پدرشان سید محمد رضا و مادرشان فاطمه بیگم می باشد.در اول محرم سال 1235 ه.ق مطابق 20 اکتبر سال 1819 میلادی در شهر شیراز متولد گردیدند. در کودکی پدرشان وفات یافت و سرپرستی ایشان را جناب سید علی (خال اعظم) بعده گرفتند.

در کودکی مدتی به مکتب شیخ عابد تشریف بردند و در جوانی با مشارکت جناب خال در شیراز و بوشهر به تجارت پرداختند. در رجب سال 1258 با خدیجه خانم ازدواج فرمودند و از این اقتران طفلی به دنیا آمد که نام او را احمد نهادند. احمد در سال 1259 وفات یافت.

در شب پنجم جمادی الاول 1260 ه.ق برابر 23 می 1844 میلادی درشهر شیراز به جناب ملا حسین بشرویه ای اظهار امر فرمودند و در همان شب اولین اثر مبارک موسوم به تفسیر احسن القصص یا قیوم الاسما نازل گردید.

بعد از اکمال 18 نفر مومنین اولیه موسوم به حروف حی و اعزام ایشان برای تبلیغ امر حضرتش به اطراف و اکناف ،در همان سال در حالیکه جناب قدوس در معیت و غلام حبشی در خدمت بود به عتبات عالیات تشریف بردند امر مبارک را به شریف مکه ابلاغ و دومین اظهار امر خود را نیز انجام دادند. پس از بازگشت در اول تابستان 1262 به اصفهان عزیمت و چهل روز در منزل امام جمعه و چهار ماه در منذل منوچهر خان معتمدالدوله حاکم آن شهر اقامت و سپس به امرمحمد شاه قاجار به طرف تهران حرکت فرمودند ، در راه طهران در کاشان ،قمرود،و بالاخره کنارگرد(شش فرسنگی طهران)توقف و منتظر وصول دستورحرکت به طرف طهران شدند.چون حاجی میرزا آقاسی وزیر محمد شاه موافق ملاقات وی با حضرتشان نبود،دستور داد ایشان را به کلین برده و سپس به تبریز منتقل و بعد از آن به مدت نه ماه در قلعه ماکو محبوس نمودند. کتاب بیان فارسی در قلعه ماکو نازل شد. بعد از آن محل حبس هیکل مبارک را به قلعه چهریق منتقل کردند.

چون حاجی میرزا آقاسی توسعه روز افزون امر را دید برای مجبور کردن حضرت اعلی به ترک ادعای خود دستور داد ایشان را از راه ارومیه برای شرکت در مجلسی مرکب از علما ، حکام و ناصرالدین میرزای ولیعهد وارد تبریز نمودند.

حضرت اعلی در آن مجلس به صراحت ادعای قائمیت نمودند، پس از خاتمه مجلس ایشان مجدداً به چهریق منتقل شدند و برای سومین بار به فرمان امیر کبیر وزیر ناصر الدین شاه ، حضرت اعلی را ازچهریق وارد تبریز نمودند و در ظهر روز 28 شهبان 1266 ه.ق در حالیکه 31 سال از عمر مبارکشان می گذشت به همراه محمد علی زنوزی ملقب به انیس به شهادت رسیدند.

رمس مطهر حضرتشان و جناب انیس پس از 50 سال حفاظت در اماکن گوناگون بالاخره به امر حضرت عبدالبها در سال 1316 ه.ق برابر سال 1899 میلادی به ارض اقدس منتقل شد در 28 صفر 1327 ه.ق برابر با 1909 میلادی به دست مبارک حضرت عبدالبها در صندوق مرمر و در مقام اعلی جای گرفت

It’s Confirmed, prison sentences for Baha’is in Shiraz


Mr Ali Reza Jamshidi, Iran's judiciary spokesman, confirmed that the three Baha’is held in custody in city of Shiraz, are sentenced to four years in imprisonment. Another 51 Baha'is in the same group were given one-year suspended prison terms.

IRNA news agency has published this news on Tuesday 29 January 2008.

Link to IRNA:
http://www2.irna.ir/fa/news/view/line-7/8611090214122311.htm

The three Baha’is in Shiraz were engaged in efforts to help underprivileged children in their city, through a program of training that emphasises moral virtues. The Islamic Republic Government rewarded these three youths FOUR YEARS imprisonment.

This is devastating news for the Baha’i community in Iran. This is yet another blow to the community that seeks peace and unity. These so-called prisoners have not committed any crime that suffices such punishment. They are working towards the betterment of the world, but the Islamic Republic of Iran rewards their lofty efforts with injustice and the cruelty reserved for criminals.